- فراش وار (فَرْ را)
مانند فراش و مستخدم:
سپهر از برای تو فراش وار
همی گستراند بساط بهار.
نظامی.
رجوع به فراش شود
سپهر از برای تو فراش وار
همی گستراند بساط بهار.
نظامی.
رجوع به فراش شود
معنی فراش وار - جستجوی لغت در جدول جو
- فراش وار
مانند فراش و مستخدم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بالاخانه، خانه ای که بالای خانۀ دیگر ساخته می شود، اتاقی که در طبقۀ دوم یا سوم یا بالاتر ساخته شده، خانۀ تابستانی، بالاخانۀ بادگیردار
پربار، پرواره، فروار، فرواره، فربال، بربار، بروار، برواره، غرفه
پربار، پرواره، فروار، فرواره، فربال، بربار، بروار، برواره، غرفه
(فَ)
لغت نامه دهخدا
بالا خانه تابستانی را گویند و به این معنی به حذف الف اول هم آمده است که فروار باشد. (برهان). فربال. فرباله. پروار. (حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به پروار شود
(خَ)
لغت نامه دهخدا
آنچه خراش بسیار دارد. آنچه واجد خراش زیاد است:
روی زمین معرکه از نعل مرکبان
گردد چو لوح سینۀ سوهان خراشزار.
طالب آملی (از آنندراج)
روی زمین معرکه از نعل مرکبان
گردد چو لوح سینۀ سوهان خراشزار.
طالب آملی (از آنندراج)
برادر وار، به صورت مساوی و یکسان، در کمال عدالت و رعایت
